کسی که غیرت وعِرق وطن در خویشتن یابد یقینا نیک انسان است او هم چون سلیمانی است

سلام 
دلم از این جمله شهید عزیز بسیار سوخت بسیار 
))خدایا برای دفاع از دینت دویدم وافتادم وبلند شدم ))

  شهادت گوارای وجود مقدسش باد

   قطعه شعر شعاری در رسای عزیزش 
            تقدیم میشود :

سلیمانی سفر کرده بجا تخت سلیمانی است
خدادعوت نمود اورا کنون در بزم و مهمانی است
سریر ملک سلطانی است این ایران اسلامی 
هزاران جان بکف آماده بر کار نگهبانی است
بجا تخت سلیمانست تا خاتم به جم آید 
ظهور مهدی موعود خود تبشیر قرآنی است
اگر این انقلاب ما مسیرش راه اسلام است
پس اسماعیل  این نهضت  مهیا بهر قربانی است 

قضای آسمان این است تا قاسم کند قسمت
که‌حق‌السهم‌هرانسان دراین‌میدان‌چه‌میزانی است
دوقطبی گشته این گیتی و باید انتخابی کرد
به یک سو حق واهل حق  یک سو خط شیطانی است
نباشد سخت تشخیصش که حق وباطل اینجا کیست
عیار سنجش وجدان  نظربر حق انسانی است

کسی که بسته ششلول و از آنسوی جهان آید 
کندغارتگری، کارش مگر جز فعل حیوانی است؟

اگر یک اژدها زانسوی عالم حمله ور گردد 
نباید نیزه درقلبش فرو کرد؟ این که نادانی است
مگرما رفته ایم آنسوی گیتی جنگ افروزیم ؟
ابر ابلیس آمریکا بکار مرگ و ویرانی است

برای حفظ حقش بر نخیزدهرکسی ترسوست 
که تسلیم وفرار اسباب تحقیر وپشیمانی است
  
بزرگی یابد آنکس که کند خود را فدای حق
طرفداری ز مظلومان یقینا امر ربانی است 
بجرم حقپرستی و وفا داری به خوبی ها 
وطن مشمول‌تحریم وهجوم‌دشمن جانی است

به یکسو دیو آدمخوار غربی‌کرده‌دندان تیز
به‌یکسوخائنین رادر دوکف یک‌دشنه‌پنهانی است
بصیرت لازم است اینجا نه پیچیده نه خیلی سخت
تو مردی کن شناسایی دشمن کار آسانی است

سه قرن است این هیولا می خورد خون بنی آدم
کسی که سر بُرداین دیو را  میرخراسانی است

دو کس را خوش نمی آید ز پیروزی ما بر کفر
یکی جاهل یکی آنکس که درافکار شهوانی است
کسی که غیرت وعِرق وطن در خویشتن یابد
یقینا نیک انسان است واو هم چون سلیمانی است 
نماز و ذکر وتسبیح و دعا هرچند بس نیکوست
ولی جان در ره جانان نهادن کار عرفانی است
همان کاری که این عباس نهضت حاج قاسم کرد
سماع ورقص خون اوصاف مرد رند  نورانی است 
نماز وذکر وتسبیح و تلاوت گاه تفریحی است
کسی عبد است‌کو راسر بپای حی سبحانی است

کسی سردار خواهد شد که سر را داد بی منت
از این حلاجها بسیار در فرهنگ ایرانی است

در این بستان بروید هر زمان سروی ز عیاران
پس ازقاسم عَلَم در دست اسماعیل قآانی است 

تو ای یعقوب بر ایفای نقش خود بزن گامی
ز اسباب ارادت هم یکی  نشر وسخنرانی است

((نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست))
شفاعت جوئیم زین رو من از پیر جمارانی است