شدمنقلب ازخون سلیمانی ما پهنه گیتی

شد منقلب از خون سلیمانی ما، پهنه گیتی

مشغول به اجرای عدالت ز همین ، شحنه گیتی

هر کفر وستم  قاضی خود دارد و حکمی که الهی است

این دار مکافات عمل نظم دهد صحنه گیتی

قاسم چو دلیل است
چون عبد جلیل است
دشمن چه ذلیل است
بسیار علیل است
آمد کرونا تا که کند خاک سیه بر سر ظالم 
فرعون زمان را بکَشد زیر و بَرد پای محاکم
درمانده کند مدعیان زرو زور و تب قدرت
معلوم کند قدرت حق را بنماید به معالم

قاسم چو شهید است
هشدار شدید است
ظالم چه ذلیل است
این قول سدیداست

قارون زمان هم به گدایی فتد از مشی الهی
اینجا نکند سود بحال کسی آن قدرت وشاهی
باید که اطاعت بشود حضرت حق بی بروبرگرد
حتی کرونا داده به یکتایی حق حکم وگواهی

قاسم چو عزیز است
در حال ستیز است

ظالم چه ذلیل است
وامانده و ریز است

دنیاشده بر اهل جنایات خودش دار مکافات
از کثرت کفر وگنه وشرک وستم دهر پر آفات
این حاصل  کردار وعملکرد بشر بود که بنمود:
گردنکشی وقلدری و حق کشی وجهل وخرافات

قاسم چو نجیب است
در پیش حبیب است
دشمن چه ذلیل است
در کار فریب است 

این سنت حق است که مالد به زمین پوزه جبار
عیشش بدرد تلخ کند بشکند آن کوزه جبار
هر مستی وهرگونه خماری ببرد از سر پوچش
ناکام گذارد فِتَن و نقشه هر روزه جبار

قاسم چو قسیم است
در عشق سهیم است
دشمن چه ذلیل است
همواره به بیم است
یعقوب بگو شعر مقدس تو زاحوال شهیدان
تا گرد و غباری بنشانی به رخ از جانب میدان
ازخامه چنان تیغ دو دم ساز وبزن بر رگ دشمن
سرباز به هر پُست که باشد بکندجهد و نهد جان
قاسم چو شریف است
بر خصم حریف است
دشمن چه ذلیل است
بسیار ضعیف است

قاسم چو زکی هست
ممتاز و یکی هست
دشمن چه ذلیل است
زورش الکی هست